سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برادرت را با نیکویى بدو سرزنش کن ، و گزند وى را به بخشش بدو به وى بازگردان . [نهج البلاغه]
بسیج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بسیج:

امروز دانشگاه بیش از همیشه به بسیج دانشجویی و بسیج دانشجویان

 

 در صراط مستقیم انقلاب نیازمند است.

 

  (مقام معظم رهبری)

 

 

بسیج نه یک واژه بلکه یک مکتب است.مکتب عشق...

 

تفکر بسیجی تفکری متعالی است برای رسیدن به مقصدی پاک...

 

درروزگاری نه چندان دور،آن هنگام که این آب و خاک در برابرهجمه ی

 

 دشمنان بود،مردمانی از جنس غیرت و مردانگی نه با رنگ و لباس خاص

 

 که به حکم وجدان بیدار،با اندیشه ای  برگرفته از کلام سبزپیرجماران،از

 

 میهن اسلامی دفاع کردند و این همان اندیشه ی بسیجی است بی مرز و

 

محدوده بی ادعا و بی ریا.

 

این هم یک یادگاری از ما برای همه بسیجیانی که فریاد حق طلبیشان رنگ

 

 ونژاد و زبان نمی شناسد.

 

{بسیجی هم استحاله میشود اما بسیجی آبی است که وقتی

 

استحاله شد،به بخار تبدیل شده ونا خالصیهایش را از خود جدا 

 

می کند،بسیجی شیشه ای است که وقتی شکسته شود

 

 برنده تر می شود...}*



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی موعود ( پنج شنبه 88/6/26 :: ساعت 11:40 عصر )
»» ویژگیهای یک بسیجی

هفت ویژگی بسیجی ا ز دیدگاه قرآن کریم و حضرت امام خمینی (ره)

)     اخلاص بسیجی:

بسیجی کسی است که فقط رنگ خدایی را پذیرفته است.

«صبغه الله و من احسن من الله صبغه ـ سوره بقره آیه 138ـ رنگ خدایی بپذیرید، چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟»

امام صادق (علیه السلام) راجع به آیه فوق می‌فرمایند: «صبغ المؤمنین بالولایه فی المیثاق ـ خداوند مؤمنین را در زمان میثاق به ولایت رنگ‌آمیزی کرده بود.»

امام خمینی (ره) «فرموده‌اند: «آن اخلاص و محبت شما (بسیجیان) و آن ایثار در راه خدا، بالاترین ارزش است برای شما».

2)     بسیج شجره‌ی طیبه است:

«الم ترکیف ضرب الله کلمهً طیبهً کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اکلها کلّ حین بِإذن ربها و یضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون ـ سوره ابراهیم آیات 24 و 25ـ

آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه‌ی آن ثابت و شاخه‌ی آن در آسمان است. هر زمان میوه‌ی خود را به اذن پروردگارش می‌دهد و خداوند برای مردم مثلها می‌زند شاید متذکر شوند.»

منظور از کلمه‌ی طیبه ممکن است کلمه‌ی توحید باشد، و یا اوامر و فرمانهای الهی و یا ایمان و یا اینکه شخص مؤمن (بسیجی) باشد.

ویژگیهای این درخت پاکیزه که منظور همان مؤمن و بسیجی است:

1/2ـ شجره: موجودی است دارای رشد و نمو، نه بی‌روح، و نه جامد و بی‌حرکت، بلکه پویا و رویا و سازنده‌ی دیگران و خویشتن.

2/2ـ طیبه: این درخت پاک است و طیب، از هر نظر (منظره‌اش پاکیزه، میوه‌اش پاکیزه، شکوفه و گلش پاکیزه، حتی نسیم آن ...)

3/2ـ این شجره دارای تشکیلات و نظام حساب شده‌ای است (رده‌های مقاومت بسیج).

4/2ـ اصل و ریشه‌ی آن ثابت و مستحکم است بطوری که طوفان‌ها و تندبادها و مشکلات نمی‌توانند آن را از جا بر کنند.

5/2ـ و فرعها فی السماء: شاخه‌های این شجره در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلندِ آسمان جایگاه آن است، (افق فکر آنها محدود به دنیای کوچک نیست).

6/2ـ کل حین: اما نه در یک فصل یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنی هر زمان که دست به سوی شاخه‌هایش دراز کنی محروم بر نمی‌گردی.

7/2ـ باذن ربها: میوه دادن او هم بی‌حساب نیست، بلکه مشمول قوانین آفرینش است و به اذن پروردگارش میوه‌ی خود را به همگان ارزانی می‌دارد.

امام خمینی (ره): «بسیج شجره‌ی طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد.»

3)      شجاعت و شهامت بسیجیان:

«و لا تنهوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین ـ

غمگین نباشید، اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید، پیروزی نهایی از آن شماست ـ آل عمران آیه 139»

امام خمینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: «آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخار آفرین است، روحیه‌ی بزرگ و قلب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان (بسیجیان) که سربازان حقیقی ولی‌الله الاعظم ارواحنا فداه هستند، می‌باشد و این است فتح الفتوح».

4)     بسیجیان همیشه پیروز:

«و ان جندنا لهم الغالبون»

و لشکر ما در تمام صحنه‌ها پیروزند. (صافات آیه 173)

در آیات 47 از سوره‌ی روم، 40 از سوره‌ی حج، 51 از سوره‌ی غافر و 21 از سوره‌ی مجادله نیز نظیر این مطلب آمده است.

و امام خمینی (ره) فرمود: «افتخار بر رزمندگانی که جبهه‌های نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطرآگین نموده‌اند. فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می‌کنند که شکست‌ناپذیر و سر تا پا پیروزی است.»

5) استقامت و پایداری بسیجیان:

«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، فتتنزّل علیهم الملائکه... ـ کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند. ملائکه بر آنها نازل می‌شوند و... ـ فصلت آیه 30»

امام علی (علیه‌السلام) در خطبه‌ی 176 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «شما گفتید پروردگار ما الله است، اکنون بر سر این سخن پایمردی کنید، در راهی که فرمان داده استقامت کنید و از دایره‌ی فرمانش خارج نشوید».

امام خمینی (ره): «به شما (بسیجیان) که با مبارزات خویش، روی ابرقدرتها را سیاه کردید، درود می‌فرستم و در مقابل صبر و استقامتتان خاضع و خاشعم... اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان نامه‌ی کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم».

6)     بسیجی تابع ولایت:

«یا ایها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله

ای کسانی که ایمان آورده‌اید چیزی را بر خدا و رسولش مقدم نشمرید و پیشی مگیرید. حجرات آیه‌ی اوّل»

از جمله شأن نزولی که برای این آیه در تفسیر نمونه ج 22 آمده این است که: حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به هنگام حرکت به سوی «خیبر» می‌خواست کسی را به جای خود در «مدینه» نصب کند، عمر شخص دیگری را پیشنهاد کرد، آیه‌ی فوق نازل شد و دستور داد بر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پیشی مگیرید.

منظور از مقدم نداشتن چیزی در برابر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پیشی نگرفتن بر آنها در کارها و ترک عجله و شتاب در مقابل خدا و حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

در برابر رهبر نباید در هیچ کار و هیچ سخن و برنامه‌ای پیشی گرفت و شتاب و عجله کرد. حتی نباید در مسائل بیش از اندازه‌ی لازم سؤال و گفتگو کرد، باید گذاشت که رهبر خودش به موقع مسائل را مطرح کند.

در تاریخ زندگی حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) موارد زیادی دیده می‌‌شود که افرادی بر فرمان او پیشی گرفتند، عقب افتادند و از اطاعت او سرپیچی نمودند و مورد ملامت و سرزنش شدید قرار گرفتند. (فتح مکه، داستان حجه‌الوداع، تخلف از لشکر اسامه و داستان قلم و دوات و...)

7)      آگاهی و آمادگی برای جهاد:

«یا ایها الذین آمنوا خذوا حذرکم فانفرو ثبات اوانفروا جمیعاً ـ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، آمادگی خود را حفظ کنید و در دسته‌های متعدد یا به صورت دسته‌ی واحد به سوی دشمن حرکت کنید. ـ نساء آیه 71»

امام خمینی (ره): «امروز روز عاشورای حسینی است، حسینیان آماده باشید، نهراسید که نمی‌هراسید، کمربندهاتان را محکم کنید. ای آزادگان و احرار بپاخیزید.»

«در هنگام خطر ملتی سر بلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشند.»

و مقام عظمای ولایت فرموده‌اند: «همه‌ی نیروهای مسلح باید هوشیار باشند، اما بسیج احتیاج به هوشیاری مضاعف دارد».

و فرمودند: «بسیجیان سلحشور باید همواره آماده و هوشیار باشند تا در مواقع لزوم به وظیفه دفاع مقدس قیام کنند».

 

رهبرانقلاب در جبه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی موعود ( چهارشنبه 88/6/25 :: ساعت 11:54 عصر )
»» سرلشکربسیجی ارتش علی صیاد شیرازی

زندگی نامه شهیدصیاد شیرازی

در بامداد 21 فروردین 1378، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در حال خروج از منزل، به وسیله ی منافقین مسلح در پوشش رفتگر، در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید و منافقین کوردل، رسماً اقدام به این جنایت هولناک را به عهده گرفتند.

زندگی نامهشهید در سال 1323، در شهرستان درگز دیده به جهان گشود و در سال 1346، موفق به اخذ درجه کارشناسی از دانشگاه افسری شد و سپس در بخش های مختلف ارتش، به ویژه در غرب کشور به وظیفه ی پاسدارای از کشور پرداخت. وی پس از طی دوره ی تخصص توپخانه به عنوان استاد، در مرکز آموزش توپخانه اصفهان، مشغول به تدریس شد.    

شهید صیاد شیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت. و پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحه ی غائله سال 1358 ضد انقلاب در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در پاکسازی کردستان به همراه شهید دکتر چمران و دیگر رزمندگان غیور اسلام نقش مهمی ایفا نمود. پس از خلع بنی صدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد.

حکم انتصاب به فرماندهی نیروی زمینیپس از شهادت سرلشکرولی الله فلاحی، امیر متعهد، شجاع و فداکار ارتش، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش ارزنده ای در حفظ انسجام نیروی زمینی ارتش و نیز سازماندهی واحدهای آن داشت و تا هنگام شهادت در جهت حفظ روحیه و توان رزمی نیروهای تحت فرماندهی خود از کردستان تا خوزستان لحظه ای نیاسود؛ در 9 مهر 1360، زنده یاد سرلشکر ظهیرنژاد (فرمانده ی وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترک ارتش منصوب و امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی ( با درجه سرهنگی) با حکم امام خمینی« قدس سره» به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.      

درخواست انتصاب شهید صیاد شیرازی با پیشنهاد رییس شورای عالی دفاع به شرح زیر صورت گرفت:

«محضر شریف فرماندهی کل حضرت امام خمینی مدظله العالی. با توجه به انتصاب تیمسار ظهیرنژاد به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران به موجب مصوبه شورای عالی دفاع در جلسه ی فوق العاده نهم مهرماه 1360 بر اساس بند «د» اصل 110 قانون اساسی، جناب سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی، فرمانده عملیات شمال غرب به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت حضرتعالی پیشنهاد می گردد.»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی موعود ( چهارشنبه 88/6/25 :: ساعت 11:49 عصر )
»» خاطرات شهدا

شهید میرزا محمد کبیری شاه آبادی

گوشه هایی از دفتر خاطرات
وقتی د ر جبهه حاج آقای نوروزی، از براد ران هم محله مان را د یدم،  سراغ دوستم  براد ر حسن مجیدی را گرفتنم. او گفت:
حسن مجیدی هفته ای یک بار از تیپ به این جا می آید و با هم به دیدن براد ران آشنای خود می رویم. اما دو هفته است که از او خبری ندارم.
بعد از آن به همراه آقای نوروزی به دیدار دیگر دوستان رفتیم و سراغ آقای مجیدی را از آن ها گرفتیم. گفتتند:
برادر مجیدی به همراه یکی دیگر از براد ران مجروح شده و آن ها را به مشهد برده اند.

فردای همان روز مرا از اورژانس خواستند و گفتند که باید به پشت خط بر گردم. من گفتم:
هنوز د و روز است که به خط آمده ایم. چرا باید عوض شوم؟
گفتند که دستور فرماندهی است. پس از رسیدن به اورژانس،  با دیدن برادر قاسمی،  فهمیدم که ایشان مرا خواسته است. پس از این که برادر قاسمی مرخصی گرفت و به مشهد رفت،  به فرمانده گفتم:
اجازه بدهید که به خط مقدم بر گردم.
ایشان گفت:
فعلاً وسیله نداریم.
من اصرار کردم که پیاده می روم. پس از موافقت فرمانده. پیاده به سمت خط رفتم. د ر بین راه سری به دوستان گردان سیف ا? زدم. مشغول خوردن صبحانه بود ند. به من هم تعارف کرد ند. گفتم که میل ندارم. همین طور که کنار برادران نشسته بودم؛  چشمم به جعبه ی مهمات افتاد که روی آن نوشته شده بود:  شهید حسن مجیدی  به بچه ها گفتم:
حسن طوری شده؟
به همدیگر نگاه کردند. فهمیدم که حسن مجیدی شهید شده. دیگر نتوانستم گریه ام را نگه دارم.
 
از دفتر خاطرات شهید
صبحخ روز 12/ 8/ 1361 د رگیری سختی آغاز شد. صدای انفجار خمپاره های دشمن،  لحظه ای قطع نمی شد. ساعت هشت و نیم بود که یک فروند هواپیمای دشمن درآسمان ظاهر شد و با آتش ضد هوایی همیشه بیدار ما مواجه شد و نا گزیر به فرار شد. د ر همین روز تانک های دشمن شروع به یک پاتک کردند و با به جا گذاشتن دو تانک که رزمندگان آن ها را به آتش کشیدند،  فرار را بر قرار ترجیح داد ند.
بعد از ظهر همان روز بود که یک مجروح را از خط مقدم به بهداری بردیم. در راه برگشت،  براد ر طلبه ای که همراه ما بود،  می خواست د ر یکی از گردان ها پیاده ها شود. د ر همان لحظه ای که توقف کردیم تا این برادر پیاده شود،  یک خمپاره کمی        جلو تر از ما منفجر شد. در واقع اگر ما برای پیاده شدن این برادر طلبه توقف نمی کردیم و به راه خود ادامه می دادیم،  هدف خمپاره قرار می گرفتیم.
از دفتر خاطرات شهید
وقتی د ر گردان د و جند ا... بودم،  در دامنه ی یک کوه و در کنار یک گودال آب،  زمین صافی قرار داشت که دوستان آن را تمیز کرده بودند و به عنوان مسجد از آن استفاده می کردند. هفته ی اول که آن جا بودم؛  نمازم را سر وقت و در مسجد می خواندم.
بعد از یک هفته قرار شد که از خط مقدم به اورژانس بر گردم. چند روزی آن جا ماندم. وقتی بر گشتم،  موقع نماز به طرف مسجد رفتم. اما با کمال تاسف دیدم که سیل مسجد را خراب کرده است. خیلی ناراحت شدم. جلو تر که رفتم دیدم حدود 30 یت 40 جلد کتاب دعای کمیل و دعای ندبه در اثر باران خیس شده است. کتاب ها را برداشتم و در آفتاب خشک کردم و در جای خودشان گذاشتم. سپس مقداری بوته و علف خشک از بیابان جمع کردم و یک پتو برداشتم و محلی برای نما ز خواندن یک نفر در گوشه ی مسجد درست کردم و نمازم را به تنهایی خواندم.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی موعود ( چهارشنبه 88/6/25 :: ساعت 4:53 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بسیج:
ویژگیهای یک بسیجی
سرلشکربسیجی ارتش علی صیاد شیرازی
خاطرات شهدا

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 2801
» درباره من

بسیج
مهدی موعود
این وبلاگ در مورد بسیج و ولایت و زندگی نامه و خاطرات شهداء میباشد

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب